هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر *** آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر *** رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
مولانا
- معنی این شعر چیست ؟
و من از باور به یزدان می گویم . از این که خیلی وقتها باید به باوری رسید که در آن حکایت تسلیم و تقدیر را سرلوحه قرار داد و این به معنی سعی نکردن و تلاش را به دور افکندن نیست که بر عکس خود این درس مولانا سخن از ابزاری برای پیشبرد اهداف می کند که چیزی جز صبر نیست و این صبر از ایمانی می آید که باید نسبت به حوادثی که برایمان رخ داده باید داشته باشیم .
دخترم می گوید
- اما سخت است باور کنیم آن حادثه ها باید اتفاق می افتاد
و من می گویم
- هیچ چیزی در دنیا نیست که دو معنی نداشته باشد که اولی ظاهر و دومین معنی آن باطن است
دخترم می پرسد
-ظاهر آن روزها تلخ است اما باطنش ...
می گویم
- باطنش امروز است که یاد میگیری که روزهای بد و خوب می گذرند و باید از آنها تجربه بگیری تا قوی تر شوی
دخترم لبخندش باز می گردد و می پرسد
- تو اینطوری هستی ؟
با لبخندش همراهمی می کنم و می گویم
- پایان رنج همیشه اینجوریه