ای پدر ای با دل من همنشین
ای صمیمی ای بر انگشتر نگین
ای پدر ای همدم تنهاییم
آشنایی با غم تنهاییم
مشاهده در ادامه مطلب .......
شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بوددر گوشه اتاق فرو رفته در سکوت رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود****شعر روز پدر****درعالم خیال به چشم آمدم پدر کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بودموی سیاه او شده بود اندکی سپید گویی سپیده از افق شب دمیده بود****شعر روز پدر****یاد آمدم که در دل شبها هزار بار دست نوازشم به سر و رو کشیده بوداز خود برون شدم به تماشای روی او کی لذت وصال بدین حد رسیده بودچون محو شد خیال پدر از نظر مرا
اشکی به روی گونه زردم چکیده بود
شاعر:سهراب سپهری